ن و مردان موارد مشابه معنادار و مهمی را از یکدیگر می خواهند، ولی همچنین یک سری تفاوت های کلیدی ما بین نیاز های مربوط به جنسیت های مختلف از طرف مقابلشان وجود دارد.
این تفاوت ها برای به این منظور است که زوجین بتوانند یک رابطه رضایت بخشی داشته باشند. شما به عنوان یک جنتلمن توجه نزدیکی به همسرتان خواهید داشت، چرا که موفقیت شما در ایجاد احساس دوست داشته شدن و قدردانی شدن در همسرتان باعث خواهد شد که شما شانس بهتری برای دستیابی به خواسته های خودتان داشته باشید.
شناختن این موضوع که او (مونث) دوست داشته می شود
هر شخصی می خواهد بفهمد که دوست داشته می شود و همسران در موارد محدودی از شنیدن چهار کلمه کوتاه - من تو را دوست دارم - از طرف همسرشان خسته می شوند.
ولی نشان دادن احساس خودتان به همسرتان، اهمیت مشابه و یکسانی با بیان کردن آن دارد - این مورد (بیان کردن) می تواند یک کلیشه باشد، ولی اقدامات صورت گرفته برای نشان دادن عشق و علاقه، در واقع می تواند با صدای رساتری کلمات را بیان کنند و منظور را برسانند.
در حقیقت، بهترین روش ها برای بیان احساس خودتان، معمولا به راحتی امکان پذیر می باشد و از طریق واکنش های بی اهمیت، همانند در آغوش کشیدن وی به صورت ناگهانی یا گرفتن دست های وی در هنگام پیاده روی کردن، انجام می شود.
شناخت و بخشش
در برخی مواقع همسر شما یک کار اشتباه انجام خواهد داد یا نزدیک شدن به وی مشکل خواهد بود. هیچ شخصی (و حتی خود شما) کامل نیست (نیستید).
وی رضایت شما برای درک و بخشش را می خواهد و لیاقت آن را هم دارد. به یاد داشته باشید که هیچ رابطه ای (به خصوص رابطه شویی) نمی تواند بودن بخشش ادامه پیدا کند.
همچنین ن از همسرشان توقع دارند که شرایط آنها را در هنگام تغییرات هورمونی که بر روی حالت روانی وی تاثیر گذار می باشد، به صورت مناسبی درک کنند.
بنابراین زمانی که وی می شود یا حامله می باشد و یا وارد دوره یائسگی می شود، به هیچ عنوان به وی نخندید و یا به وی ldquo;دیوانهrdquo; نگویید. در مقابل، همدلی کنید و شرایط وی را درک کنید.
مکالمه واقعی
اجازه ندهید که مکالمه شما با همسرتان رفته رفته محدود شود و در برخی مواقع در مورد کودکتان، شغل خودتان و شرایط آب و هوایی با یکدیگر صحبت کنید.
در صورتی که چنین اتفاقی صورت بگیرد، این مورد می تواند نشانه ای از ایجاد یک مشکل واقعی برای رابطه شما باشد. موارد زیادی وجود دارند که می توان در مورد فواید و ظاهر آنها صحبت کرد. در واقع، برای زوجین بحث در مورد احساسات و عواطف به صورت مرتب اهمیت زیادی دارد.
این مکالمات عمیق و واقعی عبارت از مواردی هستند که شما را در کنار یکدیگر نگه می دارند و باعث می شوند که افراد ازواج کرده به یک رابطه صمیمی و تمایل نسبت به یکدیگر دست پیدا کنند.
اموزش جنسی
اموزش جنسی
اهمیت به دل نشستن در ازدواج۱
اهمیت به دل نشستن در ازدواج
گروه تلگرام مشاوره ازدواج
گروه تلگرام مشاوره ازدواج
زمان با کیفیت در کنار وی (همسرتان) (و بچه های خودتان)
داشتن یک زمان باکیفیت در کنار همسر و فرزندان، چیزی نیست که به خودی خود اتفاق بیافتد. شما باید این ارتباطات را با مرتب کردن کارهای خودتان و پیروی کردن از قواعد مناسب انجام بدهید. زمان خودتان را در کنار افراد سپری کنید که اولویت زیادی برای شما دارند.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، عبارت از این است که زنی که با شما ازدواج کره است، همسر شما می باشد و فقط مادر بچه های شما نمی باشد.
هیچ وقت قرار ملاقات و روابط عاشقانه تان را با وی متوقف نکنید. در حالت کلی، سعی کنید که روابط صمیمی اولیه تان ثابت باقی بماند. فعالیت های مشترک منجر به اشتراک گذاری احساسات خواهد شد و پیوند مابین شما را تقویت خواهد کرد.
به منظور شنیدن ldquo;بلهrdquo; بیشتر از ldquo;خیرrdquo;
حتی در صورتی که میزان آرایش همسر شما برای شما کاهش یابد و یا صدای وحشتناک ldquo;امشب نهrdquo; را بشنوید، هیچ همسری دوست ندارد که از تصمیم خودش برگردد.
عدم قبول های اتفاقی یکی از مواردی هستند که در هر شرایطی بروز می کنند. واکنش های منفی رفتاری برای وی و کودک خود شما یک مورد دیگر و مجزایی می باشد - و از جمله مواردی است که در اغلب موارد به صورت مناسبی خاتمه نمی یابد.
شنیدن ldquo;نهrdquo; به صورت مستمر می تواند طرف مقابل شما را خسته کند و منجر به ایجاد تنفر و در نهایت دوری شما از یکدیگر شود.
این امر بدان معنا نمی باشد که شما همواره باید موافق باشید و فقط ldquo;بلهrdquo; بگویید. ولی سعی کنید قبل از اینکه به صورت اتوماتیک وار جواب ldquo;خیرrdquo; بگویید، مجددا فکر کنید؛ شما با مشاهده تاثیر مثبت این روش بر روی بهبود روابط خودتان، شگفت زده خواهید شد.
تحقیقات صورت گرفته نشانگر این است که با افزایش پاسخ های شما به صورت مثبت، روابط شما شادتر و رضایت بخش تر خواهد بود.
مهارت های شنیداری بهتر
این مورد برای یک زن واقعا ناامید کننده است که احساسات و تفکرات خودش را با همسرش به اشتراک بگذارد و در نهایت متوجه شود که به صحبت او گوش داده نمی شود.
همسر شما از شما می خواهد که فقط با گوش های خودتان نشنوید، بلکه با قلب خودتان بشنوید. علاوه بر شنیدن کلماتی که وی می گوید، پذیرا بودن نسبت به صحبت های همسرتان، حتی با وجود مخالف خودتان، اهمیت زیادی دارد.
بر اساس نتایج یکی از تحقیقات صورت گرفته ، مردهایی که به عقاید همسرانشان احترام می گذارند، ازدواج شادتری دارند. و حدس بزنید که چه اتفاقی می افتد: در اغلب مواقع همسران آنها حرف درستی خواهند زد!
مهربانی و خونگرمی
چه مقداری از عبارات ldquo;لطفاrdquo; یا ldquo;متشکرم از شماrdquo; استفاده می کنید و یا به صورت اتفاقی همسرتان را می بوسید؟ متاسفانه، برخی از زوجین ازدواج کرده مهربان بودن و خونگرمی نسبت به یکدیگر را فراموش می کنند، در حالیکه این موارد کلید ازدواج موفق هستند - این موارد کمک می کنند که روابط تقویت شود و قوی باقی بماند.
به دوره هایی که دوست دختر و دوست پسر بودید فکر کنید: این موارد عبارت از رفتارهایی بودند که احتمالا به صورت منظم یا به صورت بی اختیارانه انجام می دادید.
هیچ دلیلی برای متوقف کردن این کارها بعد از ازدواج کردن وجود ندارد. در واقع این کارها بعد از ازدواج کردن اهمیت بیشتری پیدا ی کنند، چرا که یکی از تحقیقات صورت گرفته نشان داده است که تعداد مواردی که شما و همسرتان موارد عاطفی را بیان و دریافت می کنید، به طور مستقیم بستگی به میزان تعهد و رضایت شما دارد.
مشاوره خانواده چیست؟
تحریک جنسی ن
خدمات مشاوره خانواده
علائم خیانت
کانال مشاوره خانواده
خانه مشترک و مسولیت های پرورش کودک
یکی از دلایل ایجاد تضاد مابین زوجین، اختلاف در مورد وظایف هر فرد در محیط خانه می باشد. کارهای سخت و مراقبت از کودک، صرفا وظیفه همسر شما نمی باشد.
هیچ نیازی وجود ندارد که وی از شما بخواهد تا در کارهای خانه به وی کمک کنید. در صورتی که شما هنگام درخواست کمک از طرف وی آماده باشد یا - حتی بهتر - قبل از اینکه همسرتان بخواهد، برخی از کارهای سخت را انجام بدهید، شما در چشم وی به یک قهرمان تبدیل خواهید شد.
پاداش: ممکن است که شما در تخت خواب از مزایای این کار بهره مند شوید، چرا که مطالعات صورت گرفته نشان داده اند ن نسبت به همسرانی که در خانه کار می کنند، تمایلات جنسی بیشتری پیدا می کنند.
یک روز تعطیل و بعد از آن
نسبت به تعطیل شدن کارهای خانه توسط همسرتان برای چند روز مشخص در طول ماه اعتراض نکنید. این بدان معنا است که وی هیچ نگرانی نسبت به موارد اتفاق افتاده برای کودکان، حیوانات خانگی و شما نخواهد داشت.
وی لیاقت این تعطیلی را در برنامه خودش دارد و برای سلامت عاطفی و فیزیکی به چنین استراحتی نیاز دارد.
یک دیدگاه سالم تر نسبت به سلامتی آنها
این یک تصور قالبی نیست که مرد ها در هنگام مراقبت از خودشان و در رابطه با سلامتی خودشان وحشت زده می شوند: یکی از تحقیقات صورت گرفته صحت این مورد را تایید کرده است.
همچنین ترغیب همسر خودتان برای بردن شما به یک پزشک یا دندان پزشک، یک برخورد منصفانه با وی نمی باشد - وی شما را دوست دارد ولی مادر شما نیست.
یکی از دلایل مربوط به عدم اولویت دادن به مراقبت سلامتی توسط مردها، عبارت از یک ایده و باور درونی نسبت به نرینگی و قدرت شان می باشد.
آنها احساس می کنند که قدرت مناسب و کافی برای مقابله با بیماری یا درد را دارند. فلسفه بهتر عبارت از این است که مراقبت از خودتان، یک مسیری برای مراقبت از خانواده خودتان می باشد.
نویسنده: شری استریتوف
منبع:
اگر می خواهید آدرس مشاور خانواده خوب را بیابید.
اگر می خواهید فوری داشته باشید؟
اگر می خواهید مشاوره تلفنی و یا حضوری بهره ببرید؟
اگر می خواهید مشاوره آنلاین داشته باشید؟
اگر به در پی یافتن آدرس یک کانال تلگرامی خوب و تاثیرگذار هستید؟
اگر در شهر خود نیاز به روانکاو دارید؟
اگر می خواهید زندگی خود را بهبود ببخشید؟
اگر در خانواده شما دعواهای زیادی رخ می دهد؟
اگر با همسر خود سرد شده اید و زندگی شما کسل کننده شده است؟
اگر از زندگی ناامید شدید و افسردگی دارید؟
اگر به دنبال راه های موفق تر شدن هستید؟
سه دسته افراد به درمانگر مراجعه می کنند
گروه اول زندگشان به بن بست رسیده و موقعیتی بحرانی دارند
گروه دوم افرادی که موفق هستند و می خواهند به قلعه موفقیت دست یابند
گروه سوم کسانی هستند که در اوج موفق و شادی در زندگی بودند و اکنون وضعیت آنان در حال افت و یا رکود است
همه این ها را به شما معرفی خواهیم کرد سایت ldquo;مشاوره خانوادهrdquo; سعی دارد تا بسترهای رشد و ارتقا فرهنگ مشاوره و روانشناسی را در کشور عزیزمان گسترش دهد.
امید است بتوانیم با حمایت و پیشنهادات شما این امر را مرتفع سازیم.
منبع:
نکاتی در رابطه با آماده سازی کودکان برای آغاز سال تحصیلی جدید.
یکی از سخت ترین کاری که والدین باید انجام دهند آماده سازی کودکان برای بازگشت به مدرسه است. بیشتر کودکان دوست دارند که تا دیر وقت بخوابند، زمان آزاد بیشتری داشته باشند، و سازماندهی و ساختار کمتری در زمان تعطیلی مدارس دارند. والدین برای آماده سازی کودکان برای شروع مدرسه چه کارهایی می توانند انجام دهند؟
نخست، کودکان را از لحاظ تحصیلی آماده نگاه دارید تا با شروع روز اول مدرسه سورپرایز نشوند. برای آمادگی روحی کودکان راه های زیادی وجود دارد. یک تقویم که بر روی آن روزها مشخص شده است برای کودکانی که در درک زمان و دوره دچار مشکل هستند می تواند کمک کننده باشد. دوم، به کودکان نشان دهید که از کدام فروشگاه می خواهید کوله پشتی، کتاب ها، و جعبه های غذا را خریداری کنید بنابراین روال برنامه ریزی شده و مشخص است. مکانهایی که در آن کودکان تکالیف مدرسه شان را انجام می دادند برای انجام تکالیف آینده آماده کنید و برای ان قوانینی وضع کنید.
بازگشت به مدرسه
سوم، در روز اول تمامی قسمت های مهم را با کودک بروید، از مدرسه بازدید کنید معلم و مشاور مدرسه را نیز ملاقات کنید. مسائل ناشناخته می تواند باعث ایجاد اضطراب شود بنابراین این کارهای ساده برای کمک به آرامش عصبی کودک کمک کننده هستند. همچنین اگر کودک شما مسائل پزشکی یا اضطراب دارد و در اولین هفته ی تحصیلی به مشاوره نیاز دارد می تواند مفید باشد.
چهارم، برای مراقبت های بعد از مدرسه و انجام تکالیف روال خاصی مشخص کنید. مشخص بودن برنامه ها برای تسکین استرس هم برای شما و هم برای کودکتان مفید می باشد. پنجم، برای امادگی کودکتان برای روز اول مدرسه وسایل و یونیفرم او را از قبل خریداری کنید. در آخر، اگر همه ی این کارها را انجام دادید روز اول مدرسه کودکتان را به مدرسه ببرید. در این صورت کودک شما احساس امنیت می کند و برای اتفاقات غیر منتظره اضطراب نخواهد داشت.
منبع:
داستان کودکانه در مورد بی نظمی که کودک شما یادبگیره نظم داشته باشه و اسباب بازی و وسایل در خانه رها نکنه.
یکی بود یکی نبود
یه پسر کوچولوی شیطونی بود به اسم نیما که همیشه وقتی از مدرسه میومد لباساش و روی تخت مینداخت و میرفت جلوی تلویزیون فیلم میدید و با اسباب بازی هاش بازی میکرد.
مادر نیما همیشه بهش میگفت که لباساش و مرتب کنه و اسباب بازی هاشو از وسط خونه جمع کنه تا خراب نشن.
ولی نیما به حرف مامانش گوش نمیداد و همیشه همون جوری که جلو تلویزیون کارتون میدید خوابش میبرد و مامان و باباش وسایلش و جمع میکردن.
تا یه روز نیما از مدرسه اومد و ناهارش تند تند خورد و رفت جلوی تلویزیون تا کارتون مورد علاقه اش رو ببینه و با ماشین هاش بازی کنه.
مامانش که خیلی خسته بود سمت اتاق خواب رفت و گفت نیما من میرم یکم بخوابم یادت نره وسایلت رو جمع کنی.
نیما هم مثل همیشه سرش رو ت داد ولی اصلا حواسش به حرف مامانش نبود.
چند ساعتی نگذشته بود که نیما یادش افتاد تکلیف مدرسه اش رو انجام نداد و رفت اتاقش تا از تو کیفش تکلیف هاش رو در بیاره و انجام بده.
داستان کودکانه در مورد بی نظمی
مامانش که تازه بیدار شده بود و داشت از اتاق خواب درمیومد.
پاش روی یکی از ماشین های مسابقه ای نیما رفت و لیز خورد و پاش محکم به میز وسط خونه خورد و موقع افتادن سرش به زمین خورد نیما که از سر و صدا بیرون اومده بود با دیدن مامانش ترسید و گریش گرفت از طرفی هم میدونست که مامانش حسابی دعواش میکنه چون به حرفش گوش نکرده بود.
منبع :
داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت برای کودکان فراهم شده است.
داستان پارمیدا و نیکیتا
یه روز جمعه پارمیدا از خواب بیدار شد و دید که مامانش داره حاضر میشه، که به خونه مامان بزرگش بره.
پارمیدا می دونست خاله زری و دخترش نیکتا که هم سن پارمیدا بود، هم احتمالا اونجا هستن. به همین خاطر سریع حاضر شد تا با مامانش دوتایی به خونه مادر بزرگش برن.
خونه مادربزرگ خیلی بزرگ بود و یک حیاط باصفا داشت که بچه ها عاشق توپ بازی و دویدن اونجا بودن، مخصوصا روزهای تعطیل که میتونستن تا عصر اونجا بمونن و بازی کنن.
البته پارمیدا اگه هر روز هم می رفت خونه مادربزرگش سیر نمی شد چون اونجا رو خیلی دوست داشت.
پارمیدا سریع کفششو پوشید و با مامانش سوار آژانس شدن و به خونه مادربزرگ رفتن.
داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت برای کودکان
وقتی رسیدن و در زدن نیکتا در رو باز کرد و یهو پرید تو بغل پارمیدا.
مامان پارمیدا هم نیکتا رو بوسید و گفت چطوری تو گل دختر.
نیکتا بهشون سلام کرد و پیش مادربزرگ و خاله زری رفتن.
پارمیدا به خاله و مادربزرگش سلام کرد و توپی رو که همیشه باهاش بازی میکردن، برداشت و با نیکیتا به حیاط رفتن تا باهم بازی کنن.
نیم ساعتی نگذشته بود که پارمیدا توپ رو به گلدون عتیقه مورد علاقه مادربزرگ که یادگار بابا بزرگ بود زد و اون رو شکست. مامان پارمیدا سرش رو از پنجره حیاط بیرون آورد و پرسید صدای چی بود؟
نیکتا به پارمیدا گفت حالا چیکار کنیم الان باهامون دعوا میکنن و نمیذارن دیگه بیاییم خونه مامان بزرگ و بازی کنیم و مامان بزرگ خیلی خیلی ناراحت میشه.
پس با هم دیگه گفتن که هیچ اتفاقی نیفتاده و با هم تصمیم گرفتن گلدون شکسته رو ببرن و بذارن زیر تخت چوبی بزرگی که توی حیاط بود.
بعد از چند ساعت پارمیدا و نیکتا که از بازی کردن خسته شده بودن، پیش مادر بزرگ رفتن تا براشون از سایت کودک و نوجوان قصه تعریف کنه.
خاله زری و مامان پارمیدا هم بعد از درست کردن غذا، تصمیم گرفتن تا حیاط رو تمیز کنن. مامان پارمیدا موقع جارو زدن زیر تخت، تیکه های گلدون و خاک و گل پژمرده رو دید.
بالا اومد و بچه ها رو صدا زد و گفت بچه ها دوس دارم بهم راستشو بگید.
منبع
راننده اورژانس اجتماعی ما را مستقیم به کوچه ای می برد که منزل موردنظر در آن قرار دارد و ما باید جایی پیاده شویم که نزدیک محل اعلام شده نباشد، بچه های اورژانس فکر آبروی ساکنان خانه را می کنند مبادا میان همسایه ها برایشان حرف در بیاید که فلانی ها.
پیرمردی با چهره مهربان در آپارتمان را باز می کند. به قیافه اش نمی آید اهل آزار و اذیت کودکان باشد. سماوات اسم امیرسام را می برد و پیرمرد تایید می کند که کودک در خانه است و اجازه ورود می دهد. پدر و مادر کودک هم در خانه هستند. اعتیاد در چهره هر دوشان پیداست و معلوم می شود دلیل تماس چه بوده. پدر رفت لباس مرتب تری بپوشد، اما فریده مادر پسرک همان طور با لباس خانه، جلوی ما نشست و به سوالات مددکار و روان شناس تیم جواب داد.
سن و سالش حدود ۳۰ است و سه سال پیش در خیابان با همسرش آشنا شده. از همان اول می دانسته شوهرش معتاد است و تصمیم می گیرد انگیزه ای شود تا شوهرش اعتیاد را ترک کند که پدرش را از دست می دهد و در همین ناراحتی ها، برای رسیدن به آرامش، به مصرف مواد گرایش پیدا می کند. چند باری تفریحی استفاده می کند تا این که گرفتار می شود. یک سال و نیم هم شیشه مصرف کرده و بعد ترک می کند، تا دو هفته پیش که به قول خودش <<مثل سگ>> متادون را هم ترک کرده. سه ماه و نیم از بارداری اش گذشته بوده و او تازه متوجه بچه می شود، اما پزشکش به او اجازه نمی دهد که متادون را کنار بگذارد.
پسرش حدود دو ماه پیش، معتاد متولد شد و دو هفته برای ترک در بیمارستان مفید بستری بوده. بعد از مرخصی، عمه اش او را می برد که پیش خودش از او نگه داری کند و خیالش راحت باشد که نوزاد سالم می ماند. پدر هم تحت نظر پزشک ترک کرده و متادون مصرف می کند.
خواهرهای آقا با ازدواج او و فریده مخالف بودند، بعد از ازدواج آنها و معتاد شدن فریده دیگر نور علی نور می شود و بهانه حسابی دست خواهرها می افتد و آنها هم چندین بار به خانه آنها می آیند تا او را از خانه برادرشان بیرون کنند، اما برادر با این که معتاد است، هنوز هوش و حواسش را از دست نداده و همسرش را دوست دارد و می گوید به هیچ قیمتی از او جدا نمی شود. حالا که بچه آمده هر دو انگیزه بیشتری برای ساختن زندگی سالم پیدا کرده اند، این را فریده می گوید و پسرش را با قربان صدقه بغل می گیرد و اضافه می کند که اگر امیرسام نباشد، باز برمی گردد به مواد.
پشت در پشت، میراث شیشه
پرونده دیگری که تیم سیار اورژانس اجتماعی برای بررسی آن رفت، در منطقه ای در جنوب پایتخت بود. طبق معمول تیم در خیابان اصلی و دور از منزل مورد نظر پیاده شد و در کوچه ها به دنبال پلاک موردنظر گشت.
وارد منزل شدیم، آپارتمانی تقریبا ۴۰ متری در طبقه سوم ساختمان. تماس گیرنده، مادربزرگ مهسا بود که ۱۲ سال دارد و طبق قانون هنوز کودک به حساب می آید. بدون این که کسی سوال کند، مادربزرگ که دل پُری داشت شروع به گفتن جریان کرد. مادر، پدر و عموی مهسا هر سه به شیشه اعتیاد دارند و در خانه ای در کرج زندگی می کنند. پدرش تعادل روانی ندارد، آن قدر که همان سال ها هم که معتاد نبوده از خدمت سربازی معافش کرده اند. او مهسا و مادرش را همیشه به شدت کتک می زند و گاهی هم از خانه بیرون می کند. خرج تحصیل و خرید مایحتاج مهسا را مادربزرگ که پرستار ۲۴ ساعته است می دهد و مهسا هر وقت تعطیل باشد به خانه آنها می آید. شاگرد زرنگ کلاس اول راهنمایی مدرسه است. او که با چشم های روشن و نگران حواسش به حرف های مادربزرگ است که چیزی را از قلم نیندازد، می گوید: <<بیشتر وقت ها با صورت و تن کبود به مدرسه می روم و بعضی وقت ها هم پدرم مدت ها نمی گذارد درس بخوانم، اما مدرسه هیچ وقت به من کمک نکرد که از این وضع راحت شوم.>>
مادربزرگ مهسا می خواهد حضانت او را بر عهده بگیرد، پسرش هم مخالفتی ندارد، اما مادر نمی گذارد. مهسا می گوید از طریق او بعضی از خیرین به خانواده اش کمک می کنند، اما یک قران از این پول خرج او نمی شود و پدر و مادر و عمویش با این پول ها شیشه می خرند و با هم دود می کنند.
مادربزرگ می گوید بارها پسرهایش را بستری کرده که ترک کنند، اما آنها باز هم به اعتیاد برگشته اند. مادر مهسا هم هر بار مادرشوهرش خواسته کمکش کند، یا رگش را زده یا هرچه را دم دستش بوده شکسته. گویا اعتیاد در این خانواده ماندگارترین میراث به حساب می آید. پدربزرگ مهسا هم زمانی که زنده بود به هروئین و تریاک اعتیاد داشت تا هشت سال پیش که اُوردوز می کند و بر اثر سکته قلبی و مغزی فوت می کند.
شخصی برای آنها توضیح می دهد که با وجود این که عدم صلاحیت پدر و مادر برای نگه داری مهسا معلوم است، اما مادربزرگ باید به اداره سرپرستی مراجعه کند، اعتیاد پدر و مادر را ثابت کند و بخواهد که سرپرستی نوه اش را برعهده بگیرد. و بعد از مدتی می تواند نامه ای بگیرد که حتی این اختیار را به او می دهد که دیگر مهسا را به والدینش تحویل ندهد. برای کمک به اثبات اعتیاد والدین هم به او اطمینان دادند که اورژانس اجتماعی کرج به خانه مهسا مراجعه می کند و گزارش اعتیاد آنها را به اداره سرپرستی می دهد.
بی قراری های ساعت ۹
توی مطب دندان پزشکی نشسته ام. دکتر آمپول بی حس کننده ای توی لپم زده و منتظرم تا اثر کند. روبه رویم سه تا خانم نشسته اند. یکی شان یک خانم تقریبا ۷۰ ساله است که با دختر حدودا ۴۵ ساله اش آمده اند اینجا. کارشان تمام شده و منتظر هستند تا آژانس بیاید دنبالشان. خانم سومی یک خانم ۵۰ ساله است که او هم لپش را گرفته. شبکه سوم دارد تصاویر مردم سیل زده پاکستان را نشان می دهد. خانم منشی کانال را عوض می کند. هر سه خانم روبه رویی بی قرار به نظر می رسند. گاهی به تلویزیون نگاه می کنند، گاهی به ساعتشان، گاهی به من، گاهی به منشی دکتر.
خانم ۵۰ ساله رو به من می پرسد: <<شما هم بی حسی زده اید؟>> سرم را تکان می دهم که یعنی بله. بعد او هم سری تکان می دهد و افسوس خورانه می گوید: <<پس نوبت شما قبل از منه.>> می گویم: <<اگر شما عجله دارید، اول شما بفرمایید.>>
لبخندی از سر رضایت می زند و تشکر می کند. نمی دانستم تعارفم را این قدر زود می پذیرد. با خودم می گویم: <<عیبی ندارد، حتما عجله دارد!>> خانم مُسن همچنان بی قرار است. به دخترش می گوید: <<یه زنگ بزن ببین چرا آژانس نیومد؟>> دخترش هم حال و روز بهتری ندارد.
منبع :
بچه ها در دومین دهه ی زندگیشان بلوغ را تجربه می کنند.
بلوغ مرحله ای هست که در آن کودک از نابالغی فیزیکی به توانایی تولید مثل دست پیدا می کند
یکی از نشانه های قابل رویت بلوغ رشد سریع و ناگهانی قد و قواره کودک است.
دختران رشد سینه و بزرگ شدن باسن را تجربه می کنند. پسران لاغر و عضله دار شده و به خوبی قدرتمند می شوند. غدد تغییر می کنند و دختران اولین قاعدگی و دوران حیض خود را تجربه می کنند.
برای مطالعه بیشتر:
نگاهی بر تغییرات دوران بلوغ
انواع بلوغ در نوجوانان
پاسخ های روانی نسبت به بلوغ:
اینکه بچه ها نسبت به تغییرات بدن و ذهن هایشان واکنش هایی نشان میدهند به رفتار و عقاید اطرافیانشان بسیار وابسته است.
وقتی برای آمادگی در برابر این تغییرات تلاشی صورت گرفته کودک رفتار مثبت در این دوره نشان می دهد.
رشد قسمت های چربی دار بدن برای دختران تجربه خوشایندی نیست.
به طور میانگین دختران 10 کیلوگرم در دوران بلوغ چاق می شوند و این ذهنیت از طریق رسانه ها و سایر ارکان اجتماعی وجود دارد که لاغر بودن زیباست.
زمانی که دختران نوجوان متوجه می شوند که به دوران لاغری قبل از بلوغ بر نمی گردند ممکن است احساس پریشانی کنند. این پریشانی می تواند باعث نیتی آنها در مورد اندام جدید نگی باشد.
علاوه بر رسانه ها دوستان، خانواده ها و رفتار همکلاسی ها نسبت به تغییر بدن می تواند روی رفتار آنها تاثیر بگذارد.
نتیجه مثبت بلوغ زود رس:
در دختران بلوغ زود رس باعث افزایش محبوبیت آنها در جذابیت جنسی می شود، همینطور پسرانی که بلوغ
جنسی زودرس دارند از لحاظ فیزیکی و عضلانی نیز وضعیت بالعانه تری را پیدا می کنند.
نتیجه منفی بلوغ زود رس:
این تغییرات زودهنگام نتیجه های منفی ای نیز در پی دارد:
دختران آشفته رفتار میکنند و خمیده راه می روند تا بدنشان را پنهان کنند. اغلب ممکن است بدن فربه تری نسبت به همسالان داشته و از اندام خود در مقایسه با دیگر هم سالان ناراضی باشند. همچنین تغیرات زود هنگام در دختران خطر داشتن میل رابطه ی جنسی زود هنگام را در آنها در بر خواهد داشت.
این تغیرات زود هنگام ممکن است به افت تحصیلی.رفتارهای بد، اعتیاد داشتن به مواد و الکل و ی منجر شود. البته باید توجه داشت که این مسئله در تمامی دختران و پسران با بلوغ زودرس یکسان نخواهد بود و بهر حال آموزش های والدین، میزان اعتماد به نفس کودکان و خرده فرهنگ های حاکم هگی تاثیر گذار خواهند بود.
منبع :
ویژگی های مربوط به ناتوانایی های یادگیری که ممکن است در یک وضعیت ساده و قابل تشخیص مخفی شده باشند
در اغلب مواقع، معلمان اولین کسانی هستند که متوجه اختلال یادگیری کودکان می شوند.
در برخی مواقع به راحتی می توان علائم را متوجه شد - برای مثال، کودکی که در خواندن پیشرفت ندارد.
یا یک کودکی که با وجود تلاش هایی که انجام می دهد، نمی تواند بر اساس جدول زمانی پیشرفت کند.
ولی علائم موجود همواره مشخص نمی باشند و اکثر کودکان به دلیل مشکل داشتن با مواردی که برای سایر کودکان آسان می باشد، خجالت می کشند و به همین دلیل سعی می کنند که مشکلاتشان را مخفی نگه دارند.
در اینجا یک سری از نشانه های مربوط به اختلال های یادگیری غیر مشهود در کودکان بیان می شوند که در کلاس درس وجود دارند.
استفاده نکردن کامل از توانایی ها
در صورتی که شما متوجه شوید که یک کودک می تواند در درس هایش موفق شود، ولی موفق نمی شود
- چه در یک درس خاص و چه در کل عملکرد مدرسه ای خودش - این وضعیت می تواند نشان دهنده یک اختلال یادگیری باشد.
این مورد در اغلب مواقع به عنوان یک تفاوت مابین توانایی و استعداد تعریف می شود.
در واقع یک شکافی است که بین مواردی که به نظر می رسد کودک می تواند قادر به انجام دادن آن باشد و مواردی که در واقعیت قادر به انجام دادن آن می باشد، وجود دارد.
چند مثال در رابطه با نحوه بروز این شکاف در کلاس درس عبارتند از:
یک دانش آموزی که مقاله های قابل توجهی می نویسد، ولی یک سری مشکلات جدی در انجام دادن تکالیف مبنایی و ساده ریاضیاتی دارد، یا بالعکس.
یک کودکی که عملکرد فوق العاده ای در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده در کلاس درس دارد، ولی نمی تواند در امتحان کتبی نمره مناسبی به دست بیاورد.
یک دانش آموزش که هوش وی به صورت شخصی مشخص می باشد، ولی این هوش در کارت گزارش وی مشاهده نمی شود.
نداشتن سخت کوشی کافی
کودکانی که عملکردشان در مدرسه مطابق با انتظار نمی باشد، ممکن است که تنبل به نظر برسند یا اینگونه به نظر برسد که از خودشان کار نمی کشند، در حالی که ممکن است در واقعیت آنها دارای یک اختلال یادگیری باشند.
در رابطه با افراد بالغی که در آنها اختلال یادگیری وجود دارد، قبل از تشخیص این اختلال در آنها، به آنها گفته می شد که به اندازه کافی تلاش نمی کنند.
منبع :
با بیزاری نوجوانان از مدرسه رفتن چه کنیم؟
آیا نوجوان شما مدام می گوید که از مدرسه رفتن متنفر است؟
آیا در مورد معلم ها، همکلاسی ها و بی فایده بودن درس ها غر می زند؟
آیا افرادی که در مدرسه هستند را دورو می داند، و نمی تواند دوست خوب پیدا کند؟ اگر اینچنین است، به عنوان والدین احساس نگرانی و خستگی دارید. شما می خواهید که به فرزند خود کمک کنید، اما هر چقدر سعی می کنید موفق نمی شوید.
در مورد بیزاری نوجوانان از مدرسه نگران نباشید!
کسانی که با نوجوانان کار کرده اند حتما می دانند که تنفر از مدرسه در این سن طبیعی است.
با اینحال، موضوعی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. راهبردهای کاربردی بسیاری وجود دارند، که می توانید در این موقعیت استفاده کنید. در این مقاله 15 روش برای شما در این موقعیت ارائه شده اند.
تصور نکنید نوجوان لجباز شده یا سرکشی می کند.
از زمانی که کودکان وراد دوره نوجوانی می شوند، به دنبال خودمختاری هستند. آنها همچنین در حال شکل دهی هویت خود هستند، و در کنار همه اینها مغز و بدن به سمت تغییرات شگرف می روند.
به همین دلیل است که رفتارهای نوجوان سرکشانه می شوند.
اما تصور نکنید که این تنها دلیل است که نوجوان را از مدرسه رفتن متنفر می کند. اکثر اوقات، موضوعات دیگری نیز درگیر هستند، مانند احساس سرکوب شدن، مشکل با انجام تکالیف مدرسه، زورگویی از سوی بچه های دیگر، و ترس از امتحان.
با بیزاری نوجوانان از مدرسه رفتن چه کنیم؟
به این فکر کنید که چه عاملی باعث شده نوجوان این حس را داشته باشد؟
این سوالات را از خود بپرسید؟
آیا مدام به نوجوان خود غر می زنم؟
آیا همیشه در مورد مسائل مدرسه با او صحبت می کنم؟
آیا سرگرمی های کودک را هدر دادن وقت می دانم؟
آیا نوجوانم را با دوستانش، خواهربرادرها یا بچه های فامیل مقایسه می کنم؟
آیا من تاکید بیش از حد روی انجام تکالیف مدرسه داشته ام؟
آیا بدون سوال کردن از نوجوان او را در کلاسی ثبت نام کرده ام؟
هیچ کدام از دلایل بالا به تنهایی عامل ایجاد نفرت از مدرسه در کودک نیستند.
اما در ترکیب با یکدیگر، احتمالا باعث اختلاف شدید بین شما و نوجوان خواهند شد. که در طول زمان، با نفرت از مدرسه متداعی می شوند.
هنگام گوش دادن به نوجوان از تکنیک های گوش دادن فعال استفاده کنید.
منبع :
6روش برای اینکه بچه های شما در مورد مدرسه هیجان زده نگه داشته شوند.
این یک واقعیت است: بچه هایی که در مورد یادگیری هیجان زده می شوند، در مدرسه و در زندگی بهتر عمل می کنند. یکی از بهترین هدایایی که ما می توانیم به بچه هایمان دهیم، این است که آن ها را در مورد همه ی آنچه که مدرسه ارائه می دهد، مشتاق کنیم.
به یاد داشته باشید: هر کودک برای یادگیری متولد می شود. در مورد همه چیزهایی که نوزاد در چند سال اول می آموزد فکر کنید:
چگونه نیازهای آدم بزرگ ها را برآورده کند؛ چگونه راه رفتن و صحبت کردن، لبخند زدن و اخم کردن؛ خواب شب و بازی در طول روز را انجام دهد. چگونه دست بزند و بازی کند، خود را تغذیه کند، و هر دو این ها را با دیگران انجام دهد. زمانی که کودک 4 یا 5 ساله باشد، بیشتر آنها رنگ ها و اعداد را می دانند، اینکه چگونه سه چرخه سواری کند و چگونه اسباب بازی های پیچیده را دستکاری کند و با افراد به همان اندازه پیچیده سروکله بزند. اگر بیش از یک زبان در خانه استفاده شود، کودکان زیر 10 سال می توانند یاد بگیرند که همه آنها را مانند زبان مادری صحبت کنند.
برای یک کودک، هر روز تعداد زیادی از چیزهای جدید پر می شود و او از آن ها یاد می گیرد. چه تنها باشد و چه با او بد رفتار شود، هر روز او با یادگیری پر شده است. هر روز او با شادی در مورد موفقیت های جدید طی می شود. کودک کوچکی که مصمم است در مورد کاری موفق شود را ببینید و برایتان درسی است که تسلیم نشوید. ما والدین نیاز نیست به بچه ها یاد دهیم که عاشق یادگرفتن شوند. ما فقط باید مطمئن شویم که عشق به یادگیری در آن ها له نشود.
چگونه عشق به یادگیری را زنده نگه داریم:
خودتان را دوست داشته باشید: همانند چیزهای دیگر، عشق به یادگیری نیز چیزی است که بچه های ما با هوایی که در خانه نفس می کشند، آن را یاد می گیرند. اگر دوست دارید چیزهای جدید یاد بگیرید، اگر دوست دارید مشکلات را حل کنید، اگر دوست دارید مهارت های خود را تمرین کنید تا زمانی که در آن حرفه ای شوید، بچه های شما نیز همانطور خواهند بود.
شور و شوق شما برای گسترش دانش خود و مواجه با چالش ها مسری است. در مورد اکتشافات جدید مشتاق باشید. وقتی که چیزی را که دشوار است انجام می دهید، داستانهایی را در مورد آن به اشتراک بگذارید. اجازه دهید بچه های شما تلاش های تان برای تعمیر یا ایجاد چیزی و احساس رضایت شما هنگام دستیابی به آن را ببینند.
زمانی را با بچه های خود صرف کشف چیزهای جدید کنید: بچه ها به طور طبیعی کنجکاو هستند. این کنجکاوی را از طریق کنجکاوی خودتان پرورش دهید. در مورد چگونگی کارها با صدای بلند صحبت کنید. سوالات بچه ها را به طور جدی در نظر بگیرید.
سوالات خود را با گرفتن اطلاعات از اینترنت و جستجوی آن در کتاب ها پاسخ دهید. برنامه های طبیعت و علم را با هم ببینید و درباره آنچه که از آن ها آموخته اید صحبت کنید.
آزمایش های ساده در خانه انجام دهید. اینترنت پر از پروژه های سرگرم کننده و تعجب آور خانگی است که همه چیز را از چگونگی کار کردن آتشفشان تا چگونگی یادگیری شیمی از طریق پخت و پز نشان می دهد. یک یا دو ساعت ایجاد چیزها و مطالعه در کنار هم در آخر هفته ها، لذت بردن از یادگیری را زنده نگه می دارد.
منبع
اینکه نوجوانان چرا و به چه علت به بازی های انلاین معتاد می شوند مسئله مهمیست و یکی از مشکلات اساسی والدین می باشد. به همین دلیل ضروری است که والدین یاد بگیرند که چگونه با بازی کردن زیاد نوجوان روبرو شوند. مطالعه ی این پست شروع خوبی برای والدینی است که فرزند نوجوان آنها به بازی های آنلاین علاقه ی زیادی نشان می دهند.
اجازه دهید پیش از آنکه به ادامه ی این بحث بپردازم، از همین ابتدا بگویم که بازی های آنلاین بسیار جالب و مهیج هستند، و از این پست نباید این گونه استنباط شود که این بازی ها ذاتا تفریحی ناسالم هستند. اما در هر کاری باید اعتدال رعایت شود.
پس ما به عنوان والدین نوجوان، باید چگونه با این مسئله مواجه شویم؟
مشاهده رفتارهای نوجوان
برای شروع بهتر است ابتدا علایم خطر را بشناسیم. هزاران علامت خطر احتمالی وجود دارند، که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
هنگامی که آنلاین هستند، متوجه گذر زمان نمی شوند
مشکل داشتن در تمام کردن تکالیف مدرسه یا مسئولیت ها و کارهایی که درخانه به او محول می شود
افت تحصیلی در نتیجه ی انجام ندادن درست تکالیف مدرسه
فاصله گرفتن و کاهش تعامل با خانواده و دوستان
عصبانیت زیاد هنگام قطع دسترسی او به اینترنت
بی رغبتی به غذا خوردن و خارج شدن از اتاق خواب یا مطالعه ( عدم تمایل به فاصله گرفتن از کامپیوتر یا کنسول بازی)
بی میلی به تعامل با اعضای خانواده پس از بازگشت از مدرسه یا هنگام شام خوردن و دیگر موقعیت ها که خانواده دور هم جمع می شوند
علایم بیماری جسمی مانند میگرن، افزایش وزن، خشکی چشم ها، کاهش دید، و مشکل خواب.
واکنش در مقابل بازی کردن نوجوان
اگر این احتمال را می دهید که نوجوان شما بیش از حد به بازی های آنلاین وابسته شده است، راهکار های زیر می توانند به شما در تغییر برنامه ی آنها و راهنمایی آنها برای متعادل تر کردن میزان توجه به بازیهای آنلاین کمک کنند:
آنها را به انجام دیگر تفریحات و فعالیت های اجتماعی تشویق کنید: فرزند نوجوان خود را از صفحه ی نمایش کامپیوتر دور کرده و آنها را به سمت دیگر تفریحات و فعالیت ها راهنمایی کنید، مانند ورزش های تیمی و گردهمایی های سالم دوستانه.
برروی استفاده ی آنها از کامپیوتر نظارت کنید: کامپیوتر را در مکانی از خانه قرار دهید که روی آن دید داشته باشید و بتوانید فعالیت های فرزند خود را در محیط آنلاین زیر نظر داشته باشید، و زمان آنلاین بودن آنها را محدود کنید. این کار زمانی موثرتر واقع خواهد شد که خود شما نیز به عنوان والدین از این قاعده پیروی کنید. اگر شما نمی توانید از محیط آنلاین فاصله بگیرید، احتمالا فرزند شما نیز نخواهد توانست.
با فرزند خود در مورد دلایل ریشه ای این مشکل صحبت کنید: استفاده ی وسواسی و بدون برنامه از کامپیوتر می تواند علامتی حاکی از وجود مشکل مهمتری باشد. آیا این احتمال وجود دارد که فرزند نوجوان شما از مشکلی عمیقتر رنج ببرد؟ آیا اخیرا در زندگی شما تغییر بزرگی مانند طلاق یا تغییر محل زندگی اتفاق افتاده که موجب ایجاد استرس در او شده است؟
منبع
با جدیدترین تکنیک های جلوگیری از حواس پرتی در حین مطالعه و درس خواندن آنا خواهید شد.
شما مطلع هستید که می خواهید نمرات خوبی بگیرید.
والدین شما به شما فشار می آورند یا شما به خودتان قول می دهید که بهترین عملکرد را داشته باشید.
ولی دچار حواس پرتی می شود! در صورتی که برای پیدا کردن یک ذهن متمرکز تلاش می کنید، یک برنامه مطالعاتی ایجاد کنید، و مکان مناسبی را برای مطالعه انتخاب کنید؛
در نتیجه شما می توانید موارد حواس پرت کننده ای که بر روی آنها کنترل دارید را از بین ببرید و مواردی که نمی توانید بر روی آنها کنترل داشته باشید را به سطح حداقلی برسانید.
پیش از شروع مطالعه در مورد کلمات زیر فکر کنید و ببین آیا در عدم تمرکز شما نقش دارند؟
دوست
عاشقی
سروصدا
گرما یا سرمای محیط
مادر یا پدر
اعضای خانواده
فکر گناه
اینستاگرام
بازی رایانه ای
بازی در کوچه
خیال بافی
ترس از آینده
جلوگیری از حواس پرتی در حین درس خواندن و مطالعه
جلوگیری از حواس پرتی در حین درس خواندن و مطالعه
ایجاد یک ذهن متمرکز - روش اول
با استفاده از تکنیک ldquo;بودن در مکان و زمان فعلیrdquo;، در مسیر مناسبی قرار بگیرید.
زمانی که احساس می کنید که توجه شما پرت می شود، کار خودتان را متوقف کنید و به خودتان بگویید که باید ldquo;در زمان و مکان فعلیrdquo; وجود داشته باشید.
شاید شما مجبور باشید که این کار را چندین مرتبه انجام بدهید،
ولی در نتیجه آن به صورت هوشمندانه به خودتان یادآوری خواهید کرد که می خواهید بر روی وظیفه در حال اجرا متمرکز باشید.
در صورتی که این کار را به صورت درست انجام دهید، در نتیجه آن مدت زمان حواس پرت شدنتان کاهش خواهد یافت.
در صورت متوجه شدن یک عامل حواس پرت کننده، آن را از بین ببرید.
در صورتی که شما در حال مطالعه در کتاب خانه باشید و به دلیل پیام یک فرد دچار حواس پرتی شوید، نسبت به این حواس پرت کننده خاص یک متنی بنویسید و به خودتان بگویید که می خواهید به این مشکل غلبه کنید.
دفعه بعدی که این مورد دوباره صورت می گیرد، شما به پیام آن فرد توجه نخواهید کرد.
این کار را در هر زمانی که یک مورد حواس پرت کننده ایجاد می شود، انجام دهید؛
در نهایت خواهید توانست که به آن پیام توجه نکنید و به مطالعه خودتان ادامه دهید.
یک زمانی را صرف نگرانی خودتان بکنید.
زندگی می تواند کاملا شلوغ باشد، بنابراین در صورتی که شما در طول مطالعه و از طریق تفکر در رابطه با سایر موارد دچار حواس پرتی شوید، این مورد تعجب آور نخواهد بود.
منبع :
نحوه لذت بردن از مطالعه - چگونه از درس خواندن لذت ببریم؟
در صورتی که مطالعه برای شما خسته کننده و مشکل باشد، چرا آن را به یک مورد سرگرم کننده و لذت بخش تبدیل نمی کنید؟
یک سری روش هایی برای لذت بردن از مطالعه وجود دارند که از تغییر محیط تان به یک فضای مناسب تر تا بهبود تمرکز شما، متغیر می باشند.
مطالعه کردن به تنهایی - بخش اول
1. نرم افزار یادگیری تعاملی را امتحان کنید.
شما می توانید از این ابزارها برای لذت بردن از مطالعه استفاده کنید و مطالعه را به یک بازی تبدیل کنید.
در صورتی که شما یک گوشی هوشمند یا کامپیوتر نداشته باشید، می توانید یک بردار، خواهر / والدین / سرپرستان بزگتری داشته باشید که با استفاده از گوشی یا کامپیوتر آنها این بازی را انجام دهید.
2. از موسیقی استفاده کنید.
موسیقی هایی گوش کنید که دارای آهنگ های جذاب و آرامش بخشی باشند.
هیچ وقت از موسیقی ها یا صداهایی که شعر دارند، استفاده نکنید؛ آنها منجر به پرت شدن توجه تان خواهند شد و ذهن شما را از مطالعه دور خواهند کرد (مگر اینکه شما بتوانید به شعر ها بی توجه باشید).
برخی از انواع موسیقی های الکترونیکی، همانند پاپ و جاز، برای این منظور کاربرد زیادی دارند.
لذت بردن از مطالعه
لذت بردن از مطالعه
در صورتی که موسیقی دوست نداشته باشید، می تواند به صحنه های مورد علاقه تان در کتاب یا فیلمی نگاه کنید که دوستش دارید.
3. خوراک های مختصرتان را در نزدیکی تان نگه دارید.
یک سری خوراکی های سالمی در کنارتان قرار دهید که یواش یواش در طول مطالعه بخورید.
به خودتان اجازه بدهید که یک مقدار کوچکی از این خوراکی را بخورید و بعد از آن، از مطالعه لذت بخش استفاده کنید.
همچنین در صورتی که شما در حین شلوغ بودن کامل برنامه تان، از این خوراکی ها به عنوان یک وعده غذای استفاده کنید، این روش یک روش موثری خواهد بود.
یک بسته بسیار بزرگ از چیپز را نداشته باشد - سعی کنید که یک چپیز ساده ای همانند چیپز سیب یا موز داشته باشید.
ویتامین B یک مورد فوق العاده ای می باشد، ولی در برخی مواقع استفاده از یک آب نبات ترد و شکننده مناسب می باشد، چرا که هیچ نیازی ندارید که به آن توجه کنید.
یک مورد دیگر عبارت از این است که استفاده از موارد دیگری همراه با ویتامین های B، همانند آجیل ها، برای مطالعه مناسب می باشند، چرا که ویتامین های B کارکرد مناسبی در سرگرم کردن ذهن دارند.
محل مطالعه خودتان را با یک مورد لذت بخش، همانند پست کارت ها، وسایل قشنگ، مجسمه ها، یاد داشت های دوستانتان و سایر موارد پر کنید.
حتی محل هایی که برخی مواقع در آنجا حضور دارید هم می توانند با استفاده از وسایل و لوازم کوچکی که در یک جعبه قابل حمل قرار داده اید، تزیین شود.
منبع :
در سال 1972 میلادی جسی برنارد جامعه شناس با اظهار این مساله که ازدواج برای ن و مردان متفاوت است، و اینکه ازدواج مردها بهتر است، سر و صدای زیادی کرد. اکنون بعد از حدود 45 سال هنوز هم بخشی از عقل متعارف ما باور دارد که ن دوران مجردی را بهتر میگذرانند حال آنکه مردان در وقت تأهل اوضاعشان بهتر است.
اما نکته بحث برانگیز دیگری نیز مطرح است، چیزی که بیشتر مورد پذیرش می باشد: فردی که مدعی است ازدواج کردن برای هرکس بهتر است زیرا که مردم را شادتر و سالمتر و در ارتباط بیشتر باهم دیگر میسازد، و حتی طول عمرشان را بیشتر میکند. بیشتر دو دهه ی گذشته را صرف این کرده ام که نشان دهم این ادعاها به طور برجسته ای اغراق آمیز یا آشکارا غلط هستند. ولیکن سازمانهای قدرتمندی وجود دارد که طرفدار ازدواج (یعنی ازدواج قراردادی مرسوم) هستند و بر همیشگی کردن اسطوره ی تاثیر دگرگون کنندهوی شویی برای هردوی ن و مردان سرمایه گذاری کرده و بسیار هم موفق بوده اند.
از زمانی که برنارد کتابش را منتشر کرد، اگر نه به دهها هزار، به هزاران نسخه ی مطالعاتی درباره ازدواج رسیده است. برای اینکه بطور قطعی بدانیم تحقیق در مورد تفاوت جنسیتها چه میگوید، لازم است نگاهی به فراتحلیل ها بیندازیم -یک جور مطالعه مروری که نتایجِ هر مطالعه ی مربوط را که تاکنون انجام شده به شکل آماری ترکیب میکند. چنین بازبینیِ به روزی وجود ندارد، و حتی اگر وجود داشت، مشکلاتی می داشت، زیرا بسیاری از مطالعات عمیقا به آن خدشه وارد میکنند.
آنچه اینجا پیشنهاد میشود تنها یک نمونه از آن چیزی است که برخی تحقیقات نشان میدهد. فراموش نکنید که نتایج مطالعات، همیشه بینابین است، و تجارب همه کس را در نظر نمیگیرد. استنتاجات من بیش از آنکه قطعی فرض شوند، باید به عنوان پیشنهاد فرض شوند.
ن و ازدواج: آنها فقط برای این نیستند که ازدواج کنند
برخی از مهم ترین مطالعات و بازبینی ها هیچ تفاوت مبتنی بر جنسیت را نیافته است، و هنگام وجود تفاوت، ظاهرا بیشتر، زنها هستند که با ازدواج از خواب غفلت بیدار میشوند.
یک نمونه از تحقیق که هیچ تفاوت جنسیتی نیافته است، مطالعه ی اندازه گیری طول عمر بوده است که تاکنون از 1912 ادامه داشته است. نتایج نشان میدهد که مردمی که طول عمر دراز داشتند کسانی بودند که مجرد ماندند و نیز کسانی که متأهل ماندند. افراد مطلقه، همچنین آنها که طلاق گرفته و سپس مجددا ازدواج کردند، زندگی کوتاهتری داشتند. آنچه اهمیت داشت سازگاری بود، نه وضع مربوط به شویی، و در این بین، هیچ تفاوت جنسیتی وجود نداشت.
نوع دیگری تحقیق که در آن، حکم ن و مردان در موردش یکسان است مطالعاتی است که افراد یکسانی را در طول زمان دنبال می کند به طوریکه از تجرد به تأهل می روند. بازبینیِ تا از اینگونه مطالعات دریافته است که افراد اساساً بعد از اینکه ازدواج کردند خوشحال تر نمی شوند. در بهترین حالت، آنها در زمانهای نزدیک به عروسی خود تنها کمی خرسندتر میشوند؛ پس از آن به احساس زمان مجردی خود برمیگردند و به همان اندازه ی سابق احساس خشنودی (یا ناخشنودی) میکنند. این الگو در مورد ن و مردان مثل هم است.
منبع:
تسهیل پیوند کودک با معلم و همکلاسی هایش
کودکتان دیگر مثل یک بچه ی بزرگ هر روز به مدرسه می رود. اما به جای شور و اشتیاقی که شما انتظار آن را دارید، بسیاری از روزها به خصوص روزهای شنبه را می بینید که کودکتان با گریه و یا دل درد به مدرسه می رود. او تمارض نمی کند. این عکس العمل به دلیل اضطراب هایی است که بر روی بدن کودک تاثیر می گدارد، و این اضطراب ها به خصوص در کودکان ممکن به ناراحتی معده منجر شود. ولی نگران نباشید، این مسئله که کودکان برای رفتن به مدرسه نیاز به کمک ها و سازگاری هایی داشته باشند غیر معمول نیست. در اینجا ده نکته بیان شده است که در این رابطه می تواند کمک کننده باشد.
1. تسهیل
کودکان نیاز دارند که با یک بزرگسال که به آنها احساس امنیت می بخشد ارتباط برقرار کنند. بنابراین زمانی که آنها با والدینشان نیستند، نیاز دارند که دلبستگیشان را به سمت معلمشان سوق دهند، و یا اینکه انها ممکن است انقدر اضطراب داشته باشند که نتوانند آرامش خود را به دست بیاورند و به فرایند یادگیری بپردازند. اگر شما متوجه شدید که کودکتان از رفتن به مدرسه احساس خوبی ندارد، بلافاصله با معلمش مطرح کنید. فقط کافی است که به معلمش بگویید که به نظر می رسد که فرزندم هنوز خود را با مدرسه اخت نکرده است، و شما امیدوار هستید که او بتواند توجه ویژه ای به کودکتان داشته باشد که کودکتان احساس کند که در خانه ی خودش است. هر معلم با تجربه ای این مسئله را درک می کند و توجه بیشتری برای کمک به کودکتان خواهد کرد. بسیاری از معلم ها کارهای ویژه ای به کودک می سپارند، که کودک می تواند با آن ارتباط برقرار کند و هر روز می تواند وظیفه ی خود را انجام دهد.
2. برقراری ارتباط کودک با دیگر کودکان
کودکان نیاز دارند که حداقل با یک کودک ارتباط برقرار کنند. اگر متوجه شدید که فرزندتان با این مسئله مشکل داردبا معلمش در میان بگذارید. از کودکتان بپرسید که کدام یک از بچه های مدرسه را دوست دارد که برای بازی کردن دعوت کند. اگر کودکتان در رابطه با پاسخ دیگر کودکان برای دعوت به بازی احساس راحتی ندارد، شما می توانید همواره یکی از کودکان را ش بعد از مدرسه به بستنی دعوت کنید، یا اینکه برخی از اقوام را برای شام دعوت کنید.
شما تنها نیاز دارید که پیتزا تهیه کنید، و بعد از صرف شام، کودکان در اطراف خانه مانند دو دوست قدیمی با هم به بازی و مسابقه خواهند پرداخت. و چه کسی می داند؟ شاید شما و دیگر والدین بتوانید این مسئله را به این راحتی حل کنید.
3. به کودکتان راه حلی را نشان دهید که بتواند در طول روز به شما فکر کند
برای بسیاری از کودکان، بزرگترین چالش خداحافظی کردن و جدا شدن از والدین است. یک مراسم جدایی ترتیب دهید، مانند بغل کردن یا گفتن: <<من دوست دارم، تو منو دوست داری، روز خوبی داشته باشی و من ساعت 3 تو را می بینم!>>. بیشتر کودکان دوست دارند که یک عکس خانوادگی در کیفشان داشته باشند. همچنین بسیاری از کودکان دوست دارند که علامت یا چیزی مربوط به والدینشان در جیبشان داشته باشند، مانند یک قلب کاغذی که کلمه ی عشق بر روی آن نوشته شده است، یا سنگی که آن را با همدیگر در ساحل پیدا کرده اید، اینها چیزهایی هستند که اگر کودک احساس تنهایی کرد به وسیله ی آنها می تواند اطمینان خود را به دست اورد.
منبع:
زمانی که به گذشته خود می اندیشیم می بینیم قصه گفتن مادرها و مادربزرگ ها ذهن ما را نوازش می کرد و با زیبای های کلام آنها شاد و خرسند می شدیم و زمانی از زندگی عادی خود دور می شدیم و همراه کلام آنها به دور دست سفر می کردیم و با ذهن کودکانه خود خیالپردازی می کردیم. هنگامی که از مادران سوال می کنیم از کجا این قصه ها را می دانید، می گفتند مادران ما گفته اند؛ بنابر این نتیجه می گیریم که این قصه سرای ها از زمان های دور انسان ها را تحت تاثیر قرار داده است و هر زمانی مادری که می خواست کودک خودش را به آرامش برساند متوسل به قصه های که زبان به زبان نقل شده، می شد تا صنعت چاپ توانست همین قصه ها را جمع آوری کند و بصورت کتاب درآورد.
تاریخچه قصه گویی همواره با انسان بوده و اثرات مثبت و منفی هم به همراه داشته، گاهی یک قصه می تواند اثری در آینده کودک داشته باشد که ده ها آموزش چنین اثری را ندارند.
برخی از کودکان دارای اختلال های رفتاری می باشند. این کودکان معمولا رفتارشان با هم سن های خود متفاوت است و دارای ویژگی های خاص می باشند، میزان شرارت و شیطنت آنها از گروه سنی شان بیشتر می باشد. آنها توجه ای به دیگران ندارند و حقوق آنان را زیرپا می گذارند و به طور کلی با هر قانون و قوانین مخالفت می کنند. این کودک در محیط های اجتماعی کنترل بر رفتار های هیجانی خود ندارند، مثلا نمی توانند با هیجان های فرهنگی، سنتی، قومی ارتباط برخورد کرد و این گونه رفتارها در اجتماع باعث می شود که تاثیر منفی برای او به جا بگذارد و نتواند سازگاری با محیط را تجربه کند، و اینگونه کودکان شدیدا در معرض افسردگی قرار دارند. عدم سازگاری با محیط در کودک باعث می شود که کم کم بدرفتاری با دیگران را شروع کنند و از محیط های مختلف طرد شوند، و این عوامل باعث می شود که کودک کمتر در محیط های مناسب آموزشی و فرهنگی قرار بگیرد و هر روز وضعیت کودک ناهنجارتر می شود و حتی بزرگترها هم تحمل ندارد و متوسل به تنبیه کودک می شوند.
قصه درمانی را نمی توان به عنوان یک روش درمانی محسوب کرد، در قصه درمانی می تواند خیلی نامحسوس کودک را همراهی کند که ادبیات و روش زندگی خود را تغییر دهد و رفته رفته خود را در آن قصه های شیرین ببیند و از کجروی های زندگی خود را تغییر دهد و از آن قصه ها روش های جدید چگونه زندگی کردن را می آموزد بدون آنکه به او امر شود و او یاد می گیرد که چگونه با دیگران روابط اجتماعی و خوب را برقرار کند. بیشتر کودکان از شخصیت های قصه ها و افسانه ها تاثیر می پذیرند و خود را در آنها می یابند و سعی می کنند به شخصیت آن افراد نزدیک شوند و در رفتارهای خود را اصلاح می کنند، قصه تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستان سرایی به شمار می روند.
منبع:
مقاله کنترل خشم:اشخاص زیادی هستند که برای یک لحظه از غفلت .
و از دست دادن کنترل، به خود و بستگان خود پشیمان شده اند.
کنترل خشم یکی از نیازهای اصلی انسان است.مقاله کنترل خشم
و هر کس باید این توانایی را بدست آورد، اما چگونه؟
مقاله کنترل خشم را دنبال کنید تا راهکارهای ان را بیاموزید.
تاکنون، شما باید افرادی را که چیزی در خشم می گویند .
ببینند و سپس از دیگران عذرخواهی می کنند.
اما ما نباید هرگز فراموش نکنیم که کلمه ای که یکبار گفته شد .
یا یک بار انجام شد نمی تواند برگردد و گفته شده است.
اساس مقاله
بنابراین، این مسئله از اهمیت بسیار برخوردار است .
که ما باید راه هایی برای کنترل خشم خود را برای حفظ امنیت خودمان از موقعیت های ناخوشایند یاد بگیریم.
چگونه می توان کنترل خشم را انجام داد؟مقاله کنترل خشم
در اینجا ساده ترین و موثرترین راه برای کنترل خشم است.
ریتم تنفس خود را تغییر دهید و احساسات مختلفی را تجربه کنید:
به یاد داشته باشید، شما نمی خواهید نفس عمیق بکشید، اما ریتم خود را تغییر دهید.
بهتر است این توضیح را به طور دقیق توضیح دهید، هر احساس ریتم تنفسی خود را دارد.
این به این معنی است که ریتم تنفس شما در شادی و غم متفاوت است.
با همان ریتم در آرامش کنترل روی خشم به وجود می آید.
مرکز rdquo; مشاوره ستاره ایرانیانrdquo; تنها کلینیک شبانه روزی تخصصی و روانشناسی در ایران.
منبع:
آموزش دوستیابی در مدرسه، راهکارهایی برای والدین و مربیان
روش های آموزشی دوستیابی در مدرسه به چه شکل می باشند؟ یکی از مهم ترین موضوعات در فرایند اجتماعی شدن به ویژه در سنین دبستان، دوستیابی می باشد، بسیاری از کودکان زمانی که می خواهند گفتگویی را آغاز کنند و یا رابطه دوستی با همسالان خود برقرار کنند با مشکلاتی برخوردار می شوند.
این موضوع می تواند نشان دهنده اختلالاتی در کودکان مانند افسردگی و اوتیسم باشد و نگرانی های زیادی را برای والدین ایجاد می کند، همچنین در بعضی مواقع عدم توانایی در دوستیابی می تواند به خاطر عدم آموزش کافی توسط والدین باشد. برای این که کودک با مهارت های دوستیابی آشنا شوند می توانید از مشاوران ومتخصصانی که در این زمینه اطلاعات کافی دارند کمک بگیرید و اگر کودک شما مشکلاتی در این زمینه تجربه می کند در ادامه این مقاله توضیحاتی در مورد آموزش دوستیابی بیان شده است که مطالعه آن می تواند برای شما مفید باشد.
آموزش دوست یابی در مدرسه برای کودکان چه اهمیتی دارد؟
یکی از راه های افزایش مهارت های اجتماعی دوستیابی و برقراری روابط دوستانه با دیگران می باشد که از زمان کودکی آغاز می شود و با توجه به این که اجتماعی بودن یکی از ویژگی های مهم و اصلی برای هر انسانی می باشد و نحوه شکل گیری آن بر روی مسائلی که در سنین بالاتر به وجود می آید اثر می گذارد.
زمانی که کودک مهارت های لازم برای دوستیابی و برقراری ارتباط با دیگران و روابط اجتماعی را یاد بگیرد در این هنگام به راحتی دیگران را به سمت خود جذب می کند و با وجود دوستان زندگی اش رنگ و بوی تازه ای به خود می گیرد.
همچنین تجربیاتی که کودک در مدرسه و هنگام برقراری رابطه دوستانه به دست می آورد به او کمک می کنند تا حد زیادی اعتماد به نفس او افزایش یابد و با توجه به این که کمبود اعتماد به نفس در بسیاری از اختلالات روانی دخیل می باشد می توان به نقش و اهمیت دوستیابی در کودکان پی برد.
اگر کودک در دوستیابی و برقراری ارتباط در مدرسه ناتوان باشد در این صورت آسیب های زیادی برای او به وجود خواهد آمد به عنوان مثال کودکانی که روابط اجتماعی محدودی دارند استرس و اضطراب زیادی را تجربه می کنند و دچار افت تحصیلی خواهند شد به همین دلیل دوستیابی بسیار اهمیت دارد و باید آموزش آن در اولویت مدرسه و والدین قرار گیرد.
منبع:
ترس از مدرسه، علل، علائم و درمان ترس از مدرسه
ترس از مدرسه یکی از مشکلاتی است که کودکان دبستانی با آن رو به رو می شوند، البته احساس اضطراب برای کودکان در اوایل مدرسه تا حدودی طبیعی می باشد زیرا تجربه رفتن به مدرسه به منزله اولین جدایی از والدین می باشد و به منزله ورود به جامعه ای بزرگتر است اما بسیاری از کودکان اضطراب و ترس بیش از اندازه ای را تجربه می کنند به طوری برای آن ها سخت است تا با این شرایط خودشان را سازگار کنند.
این کودکان هنگام رفتن به مدرسه بسیار مقاومت می کنند و زمانی که مجبور به مدرسه رفتن می شوند آسیب و رنج های بسیاری را تحمل می کنند، برای آن که بتوانند ترس از مدرسه را در کودک خود بشناسید و آن را مورد کنترل قرار دهید این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید همچنین می تواند به مشاوره کودک مراجعه کنید تا در این زمینه به شما کمک کنند.
ترس از مدرسه چیست؟
کودکانی که به این مشکل دچار هستند دارای ترس افراطی، غیر منطقی و پایدار نسبت به مدرسه رفتن می باشند و زمانی که می خواهند از والدینشان جدا شوند مقاومت بسیاری انجام می دهند، ترس مفرط از مدرسه برای اولین بار معمولا در دوره پیش دبستانی، کودکستان و کلاس اول ظاهر می شود و در کلاس دوم به اوج می رسد، اما با این وجود خودداری از مدرسه رفتن می تواند در هر سنی به وجود آید.
ترس در دختران و پسران از مدرسه تقریبا به یک اندازه می باشد و این نوع ترس اضطراب و استرس زیادی را برای کودکان ایجاد می کند که در این حالت والدین علاوه بر درمان فوبیا، باید استرس و اضطراب کودک را کاهش دهند.
علائم ترس از مدرسه
بسیاری از والدین ممکن است در مورد مدرسه هراسی آگاهی چندانی نداشته باشند و علائم آن را جدی نگیرند و به همین دلیل آن مشکل را نادیده بگیرند این رفتار ها می تواند منجر به افزایش علائم استرس و اضطراب در فرزندان شود که در ادامه این مقاله علائم و نشانه های ترس از مدرسه را بیان می کنیم.
علائم رفتاری ترس از مدرسه
نسبت به مدرسه نرفتن بهانه تراشی می کنند و در برابر اصرار والدین مقاومت کرده و از مدرسه رفتن امتناع می کنند، این کودکان بیشتر تلاش می کنند تا والدین خود را قانع کنند تا به آن ها اجازه دهند در منزل بمانند.
چسبیدگی به پدر و مادر و امتناع از جدا شدن از والدین، دروغ گویی و فرار یا پنهان کردن برای اجتناب از رفتن به مدرسه، بسیاری از کودکان در این شرایط تظاهر به بیماری می کنند و تمایل دارند مدرسه را بپیچانند.
در هنگام جدایی از والدین و مدرسه رفتن، دچار پریشانی و ترس و اضطراب می شوند و قشقرق و سر و صدا به پا می کنند، این مسئله می تواند نشان دهنده وجود اختلال اضطراب جدایی در کودکان باشد.
در ساعت هایی که در مدرسه است در خواست مکرر برای برقراری تماس با والدین دارد.
بلند شدن از تخت خواب در هنگام صبح برای او دشوار است و با مشکلاتی رو به رو می شود.
امتناع از درگیری در فعالیت های گروهی با همسالان در مدرسه
منبع:
فزایش تمرکز در کودکان، راه های افزایش تمرکز هنگام درس خواندن
بسیاری از والدین در جلسات مشاوره از متخصصین می پرسند که چطور حافظه فرزندمان را تقویت کنیم و باعث افزایش تمرکز او شویم. زمانی که کودکتان شما را کلافه کرده است و بسیار زیاد جست و خیز می کند و هنگامی که با او صحبت می کنید به حرف های شما توجه نمی کند و تکالیف مدرسه اش را به درستی و به طور کامل انجام نمی دهد و وسایلش را در مدرسه و هر جای دیگر جا می گذارد و نمی تواند نظم را رعایت کند.
تحمل رعایت نوبت در بازی ها و فعالیت های گروهی را ندارد و کاری را شروع کرده و نصفه کاره رها می کند به این معناست که او با مشکلاتی نظیر توجه و تمرکز رو به رو می باشد و شما باید سعی کنید راه حلی را بیابید که باعث افزایش تمرکز و توجه او شود، در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و از نظر روانشناسی آن را مورد بررسی قرار می دهیم پس مطالب این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.
روش های افزایش تمرکز در کودکان
مشکل تمرکز به دلایل مختلفی در میان کودکان به وجود می آید، یکی از شناخته ترین دلایل آن بیماری بیش فعالی و نقص توجه می باشد کودکانی که به بیماری بیش فعالی دچار می شوند معمولا در کنار مشکلات تمرکز فعالیت بسیاری دارند که این فعالیت ها نسبت به همسالان خودشان طبیعی نیست البته احتمال دارد که کودک به اختلال نقص توجه دچار شود و با مشکلاتی رو به رو شود که در این صورت نشانه ها و علائم بیش فعالی در آن نمود ندارد.
باید این نکته را در نظر بگیرید که کودکی که دچار مشکلات توجه می شود حتما بیش فعال نمی باشد و احتمال دارد مشکل اصلی کودک در توجه و تمرکز او نباشد بلکه به خاطر استرس و اضطراب و حالت های روانی، اختلالاتی در او به وجود آمده باشد که بر روی تمرکز او اثر گذاشته است این مسئله در کودکانی که سن کمی دارند و دبستانی هستند بسیار دیده می شود.
هم چنین دانش آموزانی که فشار زیادی را باید تحمل کنند، والدینشان با آن ها رفتارهای سخت گیرانه دارند یا به دلایل مختلفی در مدرسه دچار اضطراب و استرس هستند در این صورت نمی توانند عملکرد طبیعی خودشان را حفظ کنند و در بسیاری از موارد با مشکلات حافظه و دشواری هایی در توجه دچار می شوند که در این خصوص بهتر است از روانشناس متخصص در حوزه کودک کمک بگیرند تا راهنمایی های لازم را در اختیار آن ها قرار دهند.
آیا برای افزایش تمرکز و توجه کودک باید داروی ریتالین مصرف کند؟
بسیاری از والدین بر روی داروهایی که به فرزندشان می دهند بسیار حساس هستند این حساسیت آن ها تا حدی به جا می باشد زیرا اگر کودک داروی اشتباهی استفاده کند بر روی ذهن و روند رشدی او تاثیر منفی می گذارد و باید به این نکته توجه کنید که هر مشکل توجیهی نیازمند مصرف ریتالین نمی باشد این دارو تنها زمانی که بیش فعالی کودک تشخیص داده شود مورد تجویز قرار می گیرد و در صورتی که کودک غیر بیش فعال آن را استفاده کند اثرات مخربی بر روی او خواهد داشت و مشکلاتی را برای او به وجود می آورد.
برای این که بخواهید بیش فعالی را به درستی تشخیص دهید باید از روانشناس فهمیده و باتجربه کمک بگیرید و در هنگامی که نیاز باشد کودک را به پزشک ارجاع می دهد تا داروهایی را برای او تجویز کند و داروهای مناسبی را دریافت کند.
منبع:
برای پاسخ به سوال، چرا در مدرسه و اجتماع کم رویی هستید؟ باید ابتدا سوال علل کمرویی چیست؟ را پاسخ بدهم. از نظر روانشناسی توجه داشته باشید که کمرویی یک ویژگی ارثی محسوب نمی شود بلکه در اثر روابط نادرست بین فردی در مراحل اولیه رشد در خانه و مدرسه پدیدار می شود. در متن زیر به مواردی که باعث ایجاد کمرویی می شوند می پردازیم.
علل کمرویی چیست؟
کمرویی ناشی از ترس
کم رویی ناشی از ترس عموما در زمان نوزادی شکل می گیرد. مطالعات نشان می دهد که ترس در این سن به دلیل بودن کنار افراد غریبه شکل می گیرد.
آشنایی با افراد پس از شش ماهگی رخ می دهد و در آن زمان مغز نوزاد برای تشخیص افراد رشد لازم را پیدا می کند و ترسش از دیگران برطرف می شود.
خانواده و فرزندان کمرو
محیط خانواده، تجاربی که کودک در سنین پایین به دست می آورد و محیط مدرسه اصلی ترین نقش را در شکل گیری شخصیت دارند. در این دوره کودک به رفتار والدین خود بسیار دقت می کند و از آن ها الگو می گیرد و زمانی که این الگوها مضطرب باشند و روابط اجتماعی موفقی نداشته باشند بدون شک کودکان هم از آن ها الگو برداری می کنند.
عامل دیگری که ممکن است کودکان را به سمت کمرویی سوق دهد، کمال گرایی والدین است. انتظارات نامعقول والدین از فرزندانشان و مجبور کردن آن ها به حضور در موقعیت های اجتماعی، رفتار خصمانه، تهدید و حمایت های غیر ضروری باعث بروز کمرویی در کودکان می شود.
دوگانگی و تعارض در رفتارهای والدین هم ممکن است باعث ایجاد کشاکش درونی در کودک و اختلال در رشد او شده که در نهایت به اضطراب و کمرویی ختم می شود.
علل کمرویی نشانه انزو و گوشه گیری کودک
تاثیر کم رویی بر تک فرزندان و فرزندان اول خانواده
کمرویی در میان تک فرزندان و فرزندان اول خانواده بیش تر از سایر کودکان دیده می شود. البته این بدین معنی نیست که تمام تک فرزندان یا فرزندان اول خانواده دچار کمرویی می شوند.
کمرویی در این افراد زمانی به وجود می آید که والدین قادر نباشد، فرزندان را به شکل مناسب تربیت کنند. معمولا تک فرزندان یا فرزندان اول خانواده با افراد بزرگسال بیش تر از همسن و سالان خود در ارتباط هستند و در ارتباط با همسن و سالان خود مشکل دارند.
معمولا والدین از تنها فرزند یا اولین فرزند خود توقعات بالایی دارند که همین توقعات و اعمال فشار باعث ایجاد اضطراب و کمرویی در کودکان می شود و کودک به مرور احساس ارزشمندی خود را از دست می دهد.
مدرسه و تقویت کمرویی
مدرسه به عنوان اولین تجربه کودک از مکان های رسمی نقش اساسی درتقویت یا درمان کمروییدارد و متاسفانه در بسیاری از موارد مشاهده می شود که کمرویی کودکان در مدرسه تقویت می شود.
در غالب موارد سکوت مضطربانه کودک به عنوان یک ویژگی و صفت پسندیده محسوب می شود و با تایید های معلم یا سایرین تقویت می شود. به طور مثال نمره انضباط بالا در مدارس معمولا به دانش آموزان کمرو تعلق می گیرد.
تشویق هایی مانند این که معلم شخصی را ساکت و آرام بخواند و از بقیه هم بخواهد آنگونه باشند باعث می شود که کودک به یک شخصیت کاملا کمرو و منفعل تبدیل شود.
علل کمرویی کودک
موارد زیر باعث ایجاد یا تقویت کمرویی در کودکان می شود.
فشارهای روانی،
تهدید،
رقابت های ناسالم،
کمال جویی ها،
تنبیه،
تقویت روحیه تسلیم پذیری
کنترل کردن رفتارهای کودک
توجه داشته باشید که این رفتارها بیش تر زمانی دیده می شود که کودک به دلیل مشکلات عاطفی نیاز به تایید و تشویق معلم داشته باشد.
منبع:
ممکن است عجیب به نظر برسد که کودکانی که به دیگران صدمه می زنند در واقع کودکانی ترسو هستند!
ترس هایی که منجر به ایجاد مشکل در کودک آسیب رسان می شود،معمولا ریشه در تجارب ترس اولیه در زندگی اش دارد، با وجود اینکه کودک به هیچ وجه ترسو به نظر نمی رسد!
کودک وحشت زده برای مدیریت ترسش،رفتارهای پرخاشگرانه ای را تولید می کند که این رفتارها هر زمانی که او احساس تنش کند،شعله ور می شوند.به جای گریه یا صحبت کردن،وقتی که از چیزی می ترسد،وحشت زده و هول می شود،و این امر ترسش را تشدید می کند طوری که نمی تواند درخواست کمک کند.
به منظور کمک به یک کودک ترسو،لازم نیست که حتما دلیل ترسو بودنش را بدانید.آنچه که لازم است انجام اقداماتی برای افزایش حس ایمنی اش و برقرار کردن ارتباط با شماست،چه پدر مادر او باشید چه یک مراقب و یا یک دوست محبوب او.همچنین شما باید اقداماتی برای جلوگیری از هرگونه اسیب رساندن تکانشی او به دیگران انجام دهید.
برای مدیریت رفتار کودک خود بیشتر بخوانید:
راهبردهای فرزند پروری برای کودک و نوجوان با اضطراب اجتماعی
همانگونه که شما با او ارتباط برقرار می کنید و از او محافظت می کنید، کودک احساسات اتشینی که وی را به کتک زدن سوق می دهد با شما در میان می گذارد. گوش دادن به احساسات یک کودک در حالی که مانع از آسیب رسانی او به شخص دیگری می شوید،به او اجازه می دهد تا ترس های پنهانش را آزاد کند.بنابراین او آرام می شود و به دیگران به عنوان دوستانش نگاه می کند نه به عنوان یک تهدید. در زیر روش هایی برای مقابله با این رفتارهای ذکر شده اند:
اول، یک ارتباط قوی تر بسازید:
فرصت هایی را برای ارتباط بیشتر و کامل تر ایجاد کنید.صرف کردن زمان های خاص برای او ابزاری است که برای ایجاد ارتباط،ایده آل است.اگر او بچه خودتان است،تلاش کنید که یک زمان خاص کوتاهی را در همان اوایل روز به او اختصاص دهید،شاید به محض بیدار شدن،به طوری که کودک شما روز را با پیشنهاد شما درباره ی آنچه که او می خواهد برای 5 یا 10 دقیقه اول روز انجام دهد،آغاز کند.این کار را با صمیمیت انجام دهید،با مهربانی به او توجه کنید.
این کمک می کند که یک کودک بفهمد که برای شما مهم است،حتی با وجود خواهرو برادرهای دیگر،یک برنامه ی صبحگاهی و یا تماس های تلفنی در ابتدای روز که شما باید به آنها هم بپردازید.
اگر کودک فرد آشناییست که جزء خانواده شما نیست،تلاش کنید که در اولین فرصتی که او را دیدید برایش زمان ویژه ای در نظر بگیرید و به او اهمیت دهید.
برای مثال،در زمان بازی ،شما ممکن است تعدادی بازی پرسرو صدا یا بازی هایی مثل قایم باشک را برای ارتباط برقرار کردن بین بچه هایی که با هم بازی می کنند راه بیاندازید.خودتان را به جمع آنها اضافه کنید، روی زمین بنشینید و با آنها به شکلی محبت آمیز بازی کنید.اگر می توانید با برعهده گرفتن نقش فردی که قدرت کمتری دارد باعث خنده و شادی آنها شوید،شرایطی فراهم کنید که بچه ها با هم به منظورrdquo;دستگیرکردنrdquo;شما با بالش ها یا بادکنک ها، یا با بیرون پریدن از جایی که در بازی قایم باشک برای ldquo;ترساندنrdquo; شما قایم شده اند،با هم همکاری کنند.
وقتی آنها می خندند(بدون اینکه غلغلک شوند) و حسrdquo;برندهrdquo; شدن دارند،این نشان می دهد که شما امر اهمیت دادن به آن ها را به خوبی انجام داده اید.خندیدن و احساس ایمنی و قدرت بچه ها که نتیجه ی اهمیت دادن به آنهاست،کمک می کند که با هم پیوند داشته باشند و تنش هارا کاهش می دهد و این امر به آنها کمک می کند که در حضور شما احساس امنیت و ارزشمندی و اطمینان خاطر داشته باشند.
در یک گردهمایی خانوادگی،شما ممکن است یک بازی گرگم به هوا و یا ldquo;من می خواهم شما را بگیرمrdquo; که بچه ها می توانند در آن برنده شوند،راه بیاندازید.برای مثال،شما ممکن است دست هایتان را باز کنید و سعی کنید به آنها نشان دهید که یک خرس بزرگ هستید.اما تلوتلو بخورید و مغلوب شوید ونشان دهید که از آنها شکست خوردید.ان ها عاشق این هستند که بهتر از شما باشند.سپس آنها را نوازش کنید و مطمئنشان کنید که آنها از شما بهترند.درحین بازی با انها تماس چشمی برقرار کنید.توسط آنها گول بخورید اما دوباره بلند شوید و تلاش کنید.این نوع بازی منجر به ایجاد احساس قدرت خالص در این نوع کودکان می شود.
یک کودک ممکن است در طول زمان بازی فرصتی پیدا کند تا ناراحتیش را به شیوه ای عملی تر نشان دهد،او ممکن است با آرنج محکم به شما ضربه بزند،یا در کلوچه ای که به او تعارف می کنید نقصی پیدا کند،یا به چشم های شما خیره شود و شروع کند با مداد رنگی دیوار خانه تان را خط خطی کند.وقتی شما به ارامی به او نزدیک می شوید تا محدودیت هایی را برای او ایجاد کنید، دلیلی برای گریه کردن،اوقات تلخی پیدا می کند.این ابراز احساسات در واقع شروعی برای درمان احساساتیست که او به همراه دارد، و به احتمال زیاد همان احساساتی هستند که گاهی اوقات اورا تحریک به صدمه زدن می کنند.
منبع:
آیا می دانید چه معیارهایی برای ازدواج موفق لازم است؟ انتخاب همسر یکی از دغدغه های مهم در زندگی هر فرد می باشد، زیرا این معیارها کل زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود فرد انتخاب سرنوشت سازی داشته باشد.
آمادگی برای ازدواج و آگاهی از معیارهای ازدواج موفق در خوشبختی زوجین نقش بسیار مهمی دارد و باعث به وجود آمدن رابطه ای پایدار می شود، توجه داشته باشید که آمادگی برای ازدواج تنها به وضعیت مالی و اقتصادی مربوط نمی شود بلکه فرد باید از لحاظ احساسی و فکری برای شروع زندگی مشترک آمادگی لازم داشته باشد تا بتواند ازدواج موفقی را تجربه کند.
در واقع زمانی که تصمیم به ازدواج می گیرید باید آمادگی لازم برای ازدواج داشته باشید و هم چنین طرف مقابل آمادگی لازم برای ازدواج را داشته باشد و معیارهای صحیح ازدواج را به درستی بشناسید، هم چنین می توانید از مشاور خانواده کمک بگیرید تا در انتخاب و پایه ریزی یک زندگی موفق به شما کمک کنند و راهنمایی های لازم را در اختیار شما قرار دهند.
پیشنهاد مشاور: روانشناسی ازدواج چه کمکی به ما می کند؟
تعریف ازدواج موفق
ازدواج موفقی به ازدواجی می گویند که زوجین با شناخت از یکدیگر ازدواج کنند و ویژگی های زیر را در زندگی مشترک شان مورد توجه قرار دهند.
در ازدواج موفق زوجین پذیرای یکدیگر هستند و به یکدیگر احترام می گذارند و احترام و صداقت در زندگی مشترک پایه و اساس ازدواج شان می باشد.
هر سه ضلع مثلث عشق استرنبرگ که شامل صمیمیت، تعهد و رابطه جنسی می شود در زندگی شان وجود دارد.
افراد شناخت کاملی از نقاط ضعف و قوت یکدیگر دارند.
رابطه زوجین با از خودگذشتگی و توقعات واقع بینانه همراه می باشد و انتظارات غیرمنطقی در زندگی شویی آن ها هیچ جایگاهی ندارد.
زوجین رویاها و توهمات دوران کودکی شان را رها می کنند و نسبت به ازدواج دیدی عمیق و دقیق دارند.
در ازدواج موفق افراد برای یکدیگر وقت می گذازند و کیفیت زندگی در ازدواج موفق بسیار بالا می باشد.
زوجین در عین حال که برای یکدیگر وقت می گذارند و زمان هایی را به خود اختصاص می دهند اما به نیازهای همسرشان توجه می کنند.
ازدواج موفق، معیارهای ازدواج موفق چیست؟
سن ازدواج موفق
بر اساس مطالعات جدیدی که صورت گرفته است سن ازدواج موفق بین 28تا 30 سال می باشد اگر چه در این خصوص تفاوت هایی وجود دارد، اما در صورتی که ازدواج در اواخر دهه بیست تا اوایل دهه سی صورت گیرد به دلیل این که افراد به بلوغ کافی رسیده اند و تحت تاثیر هورمون ها قرار نمی گیرند می توانند در مورد آینده شان منطقی تصمیم بگیرند، زیرا میزان سازش، تفاهم و افزایش مسئولیت پذیری در این سن بیشتر می باشد.
منبع:
چه روانشناسانی با خواستگاری جلسه اول بدون حضور پسر موافق هستند؟
حضور در جلسه خواستگاری بدون حضور پسر نوعی از خواستگاری می باشد که در آن نظر خانواده پسر در اولویت است به طوری که در این خواستگاری مادر و خواهر پسر به خواستگاری دختر رفته و پس از تایید از جانب آن ها قرار برای خواستگاری با حضور پسر تعیین می شود، این نوع از خواستگاری ممکن است در همه فرهنگ ها و خانواده ها مورد پذیرش نباشد و با واکنش های متفاوتی رو به رو شود.
در این مقاله توضیحات در مورد خواستگاری بدون پسر در جلسه اول ارائه شده است که مطالعه آن می تواند برای شما مفید باشد.
این نوع خواستگاری درست است یا غلط؟
جلسه خواستگاری و رسم و رسوم مربوط به آن مساله ای کاملا فرهنگی می باشد در صورتی که رسم و رسوم خانواده شما با رسومات خانواده طرف مقابل متفاوت باشد در این صورت باید به زمینه های فرهنگی مابین توجه شود.
چرا برخی از ازدواج کردن می ترسند؟
زیرا هر چند تفاوت و شکاف های فرهنگی بیشتر باشد در این صورت احتمال به وجود آمدن اختلاف ها در آینده افزایش می یابد به همین دلیل در مورد این سوال جواب ثابتی وجود ندارد که آیا خواستگاری بدون حضور پسر درست می باشد یا غلط.
نقش خانواده در امر ازدواج بسیار مهم می باشد و ممکن است به خاطر این اهمیت زیاد، دختران و پسران مخالفتی با نظر خانواده ها نداشته باشند و احتمال دارد این امر در بسیاری از فرهنگ ها رایج باشد و دختر و خانواده او با این مسئله مشکلی نداشته باشند.
در صورتی که خانواده دختر با این مسئله مشکل داشته باشند و این نوع خواستگاری از نظر آن ها نوعی بی احترامی و احساس ناخوشایند در فرد ایجاد کند در این صورت باید محترمانه آداب مربوط به خانواده خود را با طرف مقابلتان در میان بگذارید تا جلسات خواستگاری با حضور پسر صورت گیرد.
خواستگاری بدون حضور پسر، پیامدهای منفی
خواستگاری که در جلسات ابتدایی آن پسر حضور نداشته باشد می تواند در برخی از موارد مشکلاتی را ایجاد کند، زیرا در جلسات اولیه آشنایی افراد بیشتر خصوصیات ظاهری و رفتارهای کلی یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهند، هنگامی که بررسی این موضوع به شخص دیگری نظیر مادر سپرده شود ممکن است نتوانید فردی را بر اساس فاکتورهای مورد نظر خودتان پیدا کنید.
زیرا مسلما شما و مادرتان تفاوت هایی در طرز نگاه به زیبایی و خصوصیت های رفتاری مناسب با یکدیگر خواهید داشت، و آن چه که از نظر مادرتان مناسب می باشد ممکن است با معیارهای شما متفاوت باشد و شما آن را تایید نکنید.
هم چنین خواستگاری بدون حضور پسر برای بسیاری از خانواده ها خوشایند نمی باشد.
زیرا در این مواقع دختر و خانواده اش ممکن است برداشت کنند که پسر از استقلال رأی کافی برخوردار نمی باشد به همین دلیل قبل از خواستگاری باید در مورد آداب و رسوم و فرهنگ مورد قبول خانواده دختر تحقیقات بیشتری صورت گیرد تا خانواده ها با یکدیگر آشنا شوند و از همان ابتدا خانواده ها با مشکل و سوء تفاهم مواجه نشوند.
منبع:
داستان اخلاقی کودک کمک می کند تا بتوانند ویژگی های خوب اخلاقی را در خود پرورش دهند. در اینجا ۱۹ داستان اخلاقی کودک آورده شده است که می تواند ارزش های اخلاقی را به کودکان شما یاد دهد و آینده او را تضمین کند.
داستان اخلاقی کوتاه |قصه اموزنده برای کودکان لجباز
داستان اخلاقی کودک کمک می کند تا به کودک خود خصایص خوب را بیاموزید و به کمک داستان اخلاقی کوتاه که نمونه هایی از آن در ادامه آمده است به او یاد دهید که در شرایط مختلف چه واکنشی نشان دهد:
۱.شیر و موش
گفته شده است که در گذشته شیری در جنگل استراحت می کرد که موشی برای سرگرمی میان یال و موی شیر دوید. شیر با حرکت موش بیدار شد و با یک حرکت موش را گرفت و خواست که موش را بخورد. موش با گریه گفت اگر به من کمک کنی من نیز روزی به تو کمک خواهم کرد و جواب این کمکت را خواهی گرفت. شیر خندید زیرا تصور نمی کرد که موشی کوچک بتواند به او کمک کند.
روزی شکارچی ها وارد جنگل شدند و شیر را گرفتند، شیر ناله می کرد و برای بیرون آمدن از طناب ها تلاش می کرد، موش که از آنجا رد می شد صدای شیر را شنید و طناب را جوید سپس هردو به سمت جنگل فرار کردند.
این داستان اخلاقی کودک برای کودکان لجباز نشان می دهد که باید با دیگران مهربان بود زیرا حتی کسانی که فکر نمی کنید روزی به شما کمک کنند می توانند جان شما را نجات دهند.
داستان کوتاه اخلاقی
۲. داستان چوپان دروغگو
پسری با پدرش در روستایی دور زندگی می کردند. پدر پسر به او گفت که گوسفندها را به چرا برده و از آن ها مواظبت کند تا گرگ آن ها را نخورد یا گم نشوند. پسر دوست نداشت مواظب گوسفندها باشد و ترجیح می داد که بدود، بازی کند یا خوش بگذراند.
یک روز پسر هنگام چرای گوسفندان فریاد زد << گرگ>> تمام اهالی دهکده به سمت او رفتند تا پسر و گوسفندان را از دست گرگ نجات دهند. وقتی اهالی دیدند که گرگی نیست و همه گوسفندان سالم هستند ناراحت و عصبانی شدند سپس روز بعد دوباره حوصله پسر سررفت و داد زد << گرگ>> و دوباره همه اهالی به سمت پسر رفتند.
اهالی روستا بسیار عصبانی بودند و به یکدیگر قول دادند که دیگر گول پسر را نخورند. روز سوم، پسر ناگهان گله گرگی دید و بلندتر از همیشه فریاد زد <<گرگ، گرگ، گرگ!>>، اما هیچ کس به کمک او نرفت و گرگ ها تمام گوسفند ها را دریدند.
این داستان اخلاقی کوتاه نشان می دهند که دروغ باعث می شود که اعتماد میان اعضای جامعه از بین برود و بیش ترین صدمه را از این کار خود فرد دروغگو می بیند.
۳. روباه و لک لک | داستان اخلاقی کودک
در جنگل روباه خودخواهی بود که دوست داشت دیگران را اذیت کند، این روباه دوستش لک لک را به خانه خود دعوت کرد. لک لک بسیار خوشحال بود اما نمی دانست که روباه دوست دارد او را اذیت کند. روباه شام را در بشقاب هایی کم عمق درست کرده بود و لک لک نمی توانست از داخل آن ها شام بخورد اما روباه هرچه سریع تر سوپ خود را تمام کرد و لک لک گرسنه ماند.
لک لک بسیار از این کار روباه عصبانی شده بود و برای فردا شب روباه را به خانه دعوت کرد تا به او نشان دهد که چقدر رفتارش بد بوده است. روباه بسیار خوشحال بود، لک لک غذا را در ظرف های بسیار بلندی مانند گلدان ریخت وسریع همه غذا را خورد اما روباره چون گردن کوتاهی داشت نتوانست غذا بخورد، گرسنه ماند و یاد گرفت که نباید دیگران را اذیت کند.
داستان اخلاقی کوتاه به شما می آموزد که همان طور که شما دیگران را اذیت می کنید دیگران نیز می توانند به شما آسیب برسانند بنابراین نباید به دیگران آسیب بزنید.
۴. آرزوی طلا
مردی طماع در شهری دور زندگی می کرد که عاشق طلا و وسایل قیمتی بود. این مرد دخترش را بیش از هرچیزی در دنیا دوست داشت. یک روز پری در مقابل او ظاهر شد و به او گفت که می تواند یک ارزو او را براورده کند. مرد بسیار خوشحال شد و این آرزو را کرد که به هرچیزی دست می زند طلا شود.
مرد طماع در راه به سنگریزه ها دست می زد و با خوشحالی میدید که تمام سنگریزه ها طلا و یاقوت می شوند. مرد از خوشحالی تا خانه دوید تا خبر را به زن و دختر خود بدهد. مرد با خوشحالی به خانه رسید و دخترش در آغوش او پرید و ناگهان کودک به مجسمه ای از طلا تبدیل شد. مرد به گریه افتاد و باقی عمر خود را صرف پیدا کردن پری کرد تا آرزویش را پس بگیرد.
این داستان اخلاقی کودک نشان می دهد که باید هنگام آرزو کردن نیز فکر کرد و هرچیزی را نباید آرزو کرد و باید بدانید که هرچیزی عواقبی دارد و هیچ چیزی در این دنیا رایگان نمی باشد.
۵. پتی و سطل شیرها
پتی دو سطل شیر از گاو دوشیده بود و می خواست آن ها را برای فروش به بازار ببرد. در راه به پولی فکر می کرد که می تواند از این راه درآورد و برای خرج کردن پول ها برنامه میریخت.
او با خودش فکر می کرد: << با پول شیر مرغی می خرم سپس مرغ تخم می گذارد و جوجه های بیش تری به دست می آورم، چند تا از جوجه ها را می فروشم و چند تا از آن ها مرغ می شوند دوباره جوجه می گذارند و از فروش آن ها پول زیادی به دست می اوردم و با پول آن ها خانه ای روی تپه می خرم.>>
همان طور که پتی در آرزوهای خود غرق بود از روی سنگی افتاد و تمام شیرها و آرزوهایش ریختند، این داستان اخلاقی کودک یاد می دهد که نباید انقدر در آینده غرق شویم که حال را از دست بدهیم.
منبع:
درباره این سایت